پس از پایان نبرد، رسول خدا(ص) سراغ حمزه را گرفت. اصحاب از شهادت حمزه به پیامبر خبر دادند. پیامبر(ص) شخصى را فرستاد تا پیکر او را شناسایى کند. او رفت و جنازه ی حمزه را یافت، اما وقتى دید بدن وى را تکه تکه کرده اند، نتوانست این خبر را به پیامبر برساند. درنتیجه، نزد پیامبر نیامد. پس از مدتى انتظار، رسول خدا(ص) حضرت على(ع) را فرستاد. امیرمؤمنان، على(ع) نیز با دیدن آن صحنه ی دل خراش نتوانست خبر را به پیامبر بدهد. پس رسول خدا(ص) خود به جست و جوى بدن عمویش، حمزه پرداخت.
عبدالمطلب، جد بزرگوار پیامبر اکرم فرزندان بسیارى داشت. وى چهار سال(1) پیش از ماجراى اصحاب فیل، صاحب پسرى شد که نامش را حمزه(2) گذاشت. مادر او «هاله»، دختر وُهَیب بن عبد مناف، دخترعموى آمنه، مادر پیامبر اکرم(ص) است.
مى گویند ابولهب، عموى پیامبر، کنیزى به نام «ثوَیبه» داشت که چند فرزند عبدالمطلب، ازجمله حمزه و حضرت محمد(ص) را شیر داده است. وى از شیر فرزند خود، مسروح، به پیامبر اکرم(ص) و حضرت حمزه داده است.(3) از این روى، وقتى که دختر حمزه را براى ازدواج، به رسول خدا(ص) پیشنهاد کردند، فرمود: « او دختر حمزه برادر رضاعى(4) من است و خداوند، همان گونه که خویشاوندان نسبى را به یکدیگر حرام کرده، خویشان رضاعى را نیز حرام ساخته است».
در ادامه می خوانید...